نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





به نام خداوند عاشقان

سلام دوستان امیدوارم حال همگی تون خوب باشه نه مثل من داغون ببخشید بچه ها که نتونستم ایام عید رو بهتون تبریک بگم نگفتم چون دلم  گرفته بود چون فقط و فقط هروز و هر شبم رو با این شعر امین حبیبی سر می کردم

امسالم مثل هر سال بدون تو تموم شد امسالم گذشت و باز مثل هر سال حروم شد امسالم مثل هر سال نیومدی تو پیشم کم کم دارم از دوریت دیگه افسرده می شم خسته شدم از اینکه تنهایی بشینم تو کنج اتاقم هی عکساتو ببینم خسته شدم و می خوام یادم بره هستم من از همه ی دنیا دلگیرم و خستم من از همه ی دنیا دلگیرم و خستم،این عید رو نمی خوام من عیدی ندارم این عید واسه من روز عذابه عیدم مثل هروز ههروز مثل دیروز  من حال دلم خیلی خرابه احساس می کنم دارم دق می کنم اینجا این خونه یه زندونه این خونه و هر جا،هر جا که نشونی از تو اونجا نباشه دق مرگ شدم و می خوام این دنیا نباشه احساس می کنم دیگه هیچ راهی ندارم من موندم و تنهایی با این دل زارم می سوزم و می سازم من هیچی نمی گم اما عزیزم عید رو تبریک به تو می گم، این عید رو نمی خوام من عیدی ندارم این عید واسه من روز عذابه  عیدم مثل هر روز  هروز مثل دیروز من حال دلم خیلی خرابه،این عیدو نمی خوام من عیدی ندارم این عید واسه من روز عذابه عیدم مثل هروز هر روز مثل دیروز  من حال دلم خیلی خرابه

و آخرشم گریه کلا من امسال عیدم رو اینجوری سر کردم امروز من نوزده سالم شدو دقیقا نه سال که دارم با عشق امینم سر می کنم من امروزمم نمی خواستم وبلاگم رو آپ کنم اما به اسرار یکی از دو ستام این کا ر رو کردم بهش گفتم آخه چه فایده ای من که امینم رو نمی بینم و نمی دونم اونم من رو دوستم داره یا نه اما اون گفت ایرادی نداره احتمال بده که شاید حتی یک در صد امین بیاد و این وبلاگ رو ببینه بعدش نمی گمه که این چه جور وبلاگی که تو واسه من درست کردی گفتم باشه  فقط به شرطی که شعر تولدت مبارک امین حبیبی رو هم بنویسم تا اگه وبم رو دیدبفهمه که من روز تولدم بدون اون چه قدر عذاب می کشم و دوستم هم رضایت داد که این شعر رو بنویسم: 

تولدت مبارک چه حرف خنده داری چه فایده داره وقتی تو گل برام نیاری عجب شبیه امشب داره می سوزه چشمام دورم شلوغه اما انگاری خیلی تنهام واسه چی زنده باشم جشن چی رو بگیرم من امشب رو نمی خوام دلم می خواد بمیرم تولدم مبارک نیست دلم گرفته غمگینم هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمی بینم تولدم مبارک نیست شکسته قلب داغونم تو نیستی من از دوریت خودم رو مرده می دونم هیچکی خبر نداره چه قد هوا تو کردم چه قد دلم می خواد توباشی دورت بگردم هیچکی خبر نداره دارم به زور می خندم نمی دونن چرا من چشمام رو هی می بندم چشمام رو من می بندم تا منتظر بشینم شاید تو این سیاهی بازم تو رو ببینم تولدم مبارک نیست دلم گرفته غمگینم هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمی بینم تولدم مبارک نیست شکسته قلب داغونم تو نیستی من از دوریت خودم رو مرده می دونم تولدم مبارک نیست دلم گرفته غمگینم هوای خونه دلگیره تو رو اینجا نمی بینم تولدم مبارک نیست شکسته قلب داغونم تو نیستی من از دوریت خودم رو مرده می دونم 

 

می گن وقتی شمع های کیک تولدت رو فوت کنی هر آرزویی داشته باشی برآورده شه همه می گن که خدا بهشون عمر طولانی بده یا این که صد و بیست ساله شن اما من آرزو می کنم که سال بعد شمع های کیک  تولد مبا امینم م و وبلاگم را اون پر از شع عاشقونه بکنم.


[+] نوشته شده توسط آرسا در 18:2 | |







در صدا کردنِ نام تو

یک «کجایی؟!» پنهان است.....

یک «کاش می‌بودی»!

یک «کاش باشی»!

یک «کاش نمی‌رفتی»!

من نام ِ تو را

حذف به قرینه‌ی ِ این همه دلتنگی و پرسش

صدا می‌زنم.....

 


[+] نوشته شده توسط آرسا در 13:47 | |







در صدا کردنِ نام تو

یک «کجایی؟!» پنهان است.....

یک «کاش می‌بودی»!

یک «کاش باشی»!

یک «کاش نمی‌رفتی»!

من نام ِ تو را

حذف به قرینه‌ی ِ این همه دلتنگی و پرسش

صدا می‌زنم.....

 


[+] نوشته شده توسط آرسا در 13:47 | |







در صدا کردنِ نام تو

یک «کجایی؟!» پنهان است.....

یک «کاش می‌بودی»!

یک «کاش باشی»!

یک «کاش نمی‌رفتی»!

من نام ِ تو را

حذف به قرینه‌ی ِ این همه دلتنگی و پرسش

صدا می‌زنم.....

 


[+] نوشته شده توسط آرسا در 13:47 | |







در صدا کردنِ نام تو

یک «کجایی؟!» پنهان است.....

یک «کاش می‌بودی»!

یک «کاش باشی»!

یک «کاش نمی‌رفتی»!

من نام ِ تو را

حذف به قرینه‌ی ِ این همه دلتنگی و پرسش

صدا می‌زنم.....

 


[+] نوشته شده توسط آرسا در 13:47 | |







 

گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم.
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود!

[+] نوشته شده توسط آرسا در 8:28 | |







 

گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم.
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود!

[+] نوشته شده توسط آرسا در 8:28 | |







 

گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم.
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود!

[+] نوشته شده توسط آرسا در 8:28 | |







 

 

 

 " دوستت دارم "

را هم برای من می نوشت . . .

هم برای او . . .

نمیدانم ؟؟؟

خیانت میکرد یا عدالت را رعایت میکرد ؟


[+] نوشته شده توسط آرسا در 8:25 | |







عاشقتم عشقم

بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم

بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی

نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی

اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،

اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم

اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست

اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم


اگه یه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم

عاشقتم عشقم

عاشقتم عشقم

عاشقتم عشقم

عاشقتم عشقم


[+] نوشته شده توسط آرسا در 8:28 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد